آنطور که محمد خدادی معاون مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید: «رسانههای ما در نوع مواجهه با بحران روز به روز شرایط بهتری پیدا کردند» حتی او از رسانهها بهعنوان سربازان گمنام عرصه اطلاعرسانی یاد میکند که بینام در سختترین شرایط بیشترین کار را میکنند. با او درباره نقش رسانهها در دوران بیماری […]
آنطور که محمد خدادی معاون مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی میگوید: «رسانههای ما در نوع مواجهه با بحران روز به روز شرایط بهتری پیدا کردند» حتی او از رسانهها بهعنوان سربازان گمنام عرصه اطلاعرسانی یاد میکند که بینام در سختترین شرایط بیشترین کار را میکنند. با او درباره نقش رسانهها در دوران بیماری کرونا گفتوگوکردیم که میخوانید:
یکی از شاخصهای مهم دربحرانها، اطلاعرسانی بموقع و دقیق رسانهها درآگاهسازی مردم است آیا رسانههای ما به تعداد کافی خبرنگاران متخصص و آموزش دیده در حوزه بحران دارند؟
ببینید ما تاکنون برای خبرنگاران به دفعات ودر لایههای مختلف کلاسهای آموزشی برگزار کردهایم. ولی به نظرم اصلاً ما مشکل آموزش نداریم بلکه مشکل بیشتر در بحث مهارت و مأموریت رسانه است مثلاً اینگونه نیست که هر کس که آموزش میبیند مهارت هم دارد؛ نه. آموزش لازم وجود دارد ولی کافی نیست، چرا؟چون اساساً دنیای آموزش و اجرا دو دنیای جدا از هم هستند و این مهم کاملاً احساس میشود. در حال حاضر ۲۸ هزار نفر خودشان را خبرنگار میدانند پس مشکل ما در کلاس و دوره و آموزش و… نیست بلکه مشکل ما در بحث مهارت است. از طرفی بحران مهارت فقط محدود به رسانه نیست در نسبت بین دانش و صنعت هم مشکل داریم. در یک سال گذشته موضوع مهارت را بهعنوان یک دغدغه مطرح کردیم. بهنظر میرسد مدرک نمیتواند به تنهایی در بهکارگیری فرد دررسانه کافی باشد بههمین علت موقع استخدام نباید مدرک ملاک باشد بلکه برگزاری آزمون مهارتی، دوره کارآموزی و…. لازم است حالا فرقی هم نمیکند چه برای افرادی که دانشگاه نرفتند و کار روزنامه نگاری کردند و چه افرادی که دانشگاه رفتند اما کار روزنامه نگاری بلد نیستند. مهم این است که در فضای رسانهای بحث کارآموزی، مهارت آموزی و کارگاه آموزشی را بگنجانیم تا به یک دغدغه اصلی تبدیل شود. از طرفی رسانه باید وارد فضای عرضه و تقاضا شود تا اقتصاد رسانه پا بگیرد. الان یکی از مشکلات رسانه این است که رسانه بهصورت نذری اداره میشود یعنی یکی پول میدهد و یکی هم نیت میکند در حالی که باید در آمد اصلی یک رسانه از محل فروش آن تأمین شود نه ازمحل آگهی.باید پول رسانه از چرخه عرضه و تقاضا تأمین شود. البته این موضوع را نمیشود بهصورت مطلق مطرح کرد این موضوع بهصورت نسبی است ولی عموماً اینطور است. اصلاً ببینید چقدر از مطالب روزنامه که تولید میشود متناسب با تقاضا است و چقدر رسانهها تقاضا شناسی و موضوع شناسی انجام میدهند؟ بحران بعدی به بحث مأموریت رسانهها و همچنین به فاصله بین کارکرد پوششی رسانه و سوژهای رسانه برمیگردد. الان کارکرد پوششی بیشتر از سوژهای شده است. بهنظرم نباید خبرنگار دیدگاه تولید کند بلکه کار او باید تولید اطلاعات یا خبر باشد البته دراینجا نحوه تولید محتوا در بحران میشود انتخاب رسانه.
درماجرای کرونا هم رسانهها بهدلیل احساس مسئولیت ومهارت کسب شده در بحرانهای یکسال اخیر درمیدان آمدند و نقش مؤثر وموفقی هم داشتند؛ کارکرد رسانهها نمره منفی نمیگیرد بلکه نمره آنها مثبت است چون باعث ایجاد اجماع شد.
معاونت مطبوعاتی بهعنوان متولی امر و با توجه به اینکه دغدغهها و مشکلات را میشناسد برای عبور و گذر از این مرحله وهمچنین مدیریت آن چه کرده است؟
بهنظرم ما در این موضوع به موفقیت نسبی دست پیدا کردیم بهدلیل اینکه سازمان رسانهای ما جایگاه خودش را در این زمینه پیدا کرده و از طرفی هم معاونت مطبوعاتی توانسته بخش اطلاعرسانی خود را فعال کند.در جریان بیماری کرونا هم بلافاصله یک کمیته اطلاعرسانی ستادملی مقابله با کرونا به ریاست وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی تشکیل شد و با استقرار دبیر خانه این کمیته در معاونت مطبوعاتی هماهنگی، سیاست گذاری تقسیم کار و هم افزایی رسانه ها در سطح ملی و بینالمللی انجام گرفت . همچنین در اولین اقدام پیش دستانه زمانی که دانشجویان از چین به ایران منتقل شدند جلسه تبیینی موضوع کرونا درمعاونت مطبوعاتی با حضور مسئولان وزارت ارشاد و مدیران رسانههای اصلی کشور تشکیل و کار رسانهای از همان زمان آغاز شد. دفتر مطالعات و برنامهریزی معاونت مطبوعاتی بلافاصله یک دوره آموزشی شناخت کرونا برای رسانهها برگزار کرد.
همچنین سازماندهی کارکرد رسانه با تشکیل سه کارگروه متشکل از ستاد خبری مقابله با کرونا، دو کمیته اقدام خبری مقابله با کرونا و کمیته محتوای خبری مقابله با کرونا با ترکیب سردبیران رسانهها و نمایندگان معاونت سیاسی – سیما و رادیو سازمان صداوسیما و نمایندگان دستگاهها تشکیل گردید.علاوه برآن کارگروه تولید محتوا ونظارت بر فضای مجازی هم شروع به کار کرد و به این ترتیب سازمان رصد – تحلیل نیازهای مخاطب – تولید محتوا – نشر مقابله با شایعات و…. شکل گرفت علاوه برآن ظرفیت شورای اطلاعرسانی استانها به میدان آمد و شروع به کار کرد. این یعنی دوماه تلاش شبانهروزی هزاران نفر در سراسر کشور در رسانههای مختلف- فضای مجازی – مکتوب – برخط – شبکههای تلویزیونی و رادیویی و…. با تقسیم کار و هماهنگی و همافزایی در بعد ملی واستانی… یعنی ما بستر هدایت رسانه و دسترسی اطلاعات رسانه را فراهم کردیم. نکته مهمی که در موضوع کرونا باید به آن اشاره کرد این است که کار اطلاعرسانی آن را آقای رئیس جمهوری و دولت به رسانهها سپردند و خود رسانهها آن را اداره کردند. همین اطلاعرسانی رسانهها باعث شد که مردم در خانه ماندند و بیرون نیامدند آنهم نه با زورو رفتار پلیسی بلکه با دادن اطلاعات بموقع و دقیق و باور پذیر که اگر نیایند هم به خود کمک میکنند هم به دیگران واین یک وظیفه ملی است. جادههای کشور نه با تقابل و تهدید بلکه با اطلاعرسانی بسته شد و…چرا؟ چون کارکرد اطلاعرسانی فضای اطلاعات در بستر تبیین و برای اقناع و باورپذیری مردم بود.مردم ما باور کردند که برای مقابله با کرونا باید در خانه بمانند الان هم وضعیت ما نسبت به روزهای اول شیوع بیماری کرونا بهتر شده است.حتی کار کرد رسانهای ما درفضای اخبار فیک (خبرهای جعلی) هم کمتر شده است.
یعنی معتقدید رسانهها در موضوع بیماری کرونا توانستند در اطلاعرسانی و آگاهسازی مردم درست عمل کنند؟
بهطور قطع در بحث کرونا مهمترین عامل پیشگیری، اطلاعاتی بود که از طریق رسانهها به مردم داده شد.کرونا سه ویژگی داشت؛ غافلگیری آن، ناشناخته بودن آن و سوم در برگیری آن که برای هر کدام دستوراتی تدوین شد که با آگاه کردن بموقع مردم نتیجه داد.نقش رسانهها و اثراطلاعات نزدیکترین عنصر به هر فرد درمقابله با کرونا بود بعد میرسیدیم به دارو، درمان و مواد شوینده چون رسانه بهعنوان پلی بود که در بین همه پزشکان – متخصصان – متولیان و… قرار گرفت و اثرگذار بود شاهد آن هم همین وضعیت که امروز درکشور مشاهده میکنید یعنی همدلی، همکاری و همافزایی بین همه مردم و دستگاهها و پزشکان و…..
اما با این حال ما در موضوع کرونا شاهد اخبار ضد ونقیضی هم بودیم که باعث سردرگمی و نگرانی مردم میشد؟
باید پذیرفت که اخبار فیک (خبرهای جعلی) بخشی از محیط رسانهای است. زمانیکه انحصار اطلاعات بود ما کمتر شاهد اخبار فیک بودیم چون منبع یکی بود و اطلاعات هم مشخص بود ولی طبیعی است که وقتی دامنه منابع گسترش مییابد و فضای تکثیر وجود دارد و یا با استفاده از موبایل میتوان بدون واسطه به اطلاعات دسترسی پیدا کرد فرصت برای تولید اخبار فیک به وجود میآید. امروز متأسفانه مردم دنیا بهدلیل نوظهور بودن شبکههای اجتماعی نسبت به جریان اطلاعات وصحت و سقم آنها شناخت و مهارت کافی ندارند که بتوانند برای ورود به اطلاعات از منبع آن جستوجو کنند. بنایراین ما باید دانش این امر را به مرور زمان ارتقا دهیم تا مردم آگاه شوند و مهارت استفاده از اطلاعات را پیدا کنند. نکتهای که وجود دارد این است که مهمترین عامل ایجاد اخبار دروغ بهعنوان بحران رسانه بازنشر اخباری است که اصلاً معنی ندارد رسانهای خبر رسانه دیگر را باز نشر دهد – این به همه مردم سرایت کرده نتیجه آن این شده برای کاربر مهم این است که یک اطلاعاتی را برای دیگری بفرستد اینکه محتوایی درست یا غلط داشته باشد دیگر مهم نیست و این خطرناک است چون فکر میکند ویتامین فرستاده در حالی که در داخل آن سم بوده و منجر به مسمومیت شده است.
موفقیت یک رسانه برمیگردد به موضوع اعتمادسازی و شفافیت اطلاعات که گاهی خط قرمزها مانع انتشاراخبار دقیق میشود نظر شما چیست؟
من اعتقادی به سانسور ندارم چون دلیلش را همان مهارتی میدانم که اشاره شد. در واقع ما یک خود سانسوری داریم چون اساساً نمیخواهیم در مواجهه با موضوعات وقت بگذاریم آنهم بهخاطر نبودن عرضه و تقاضا لذا ریسک نمیکنیم خطر نمیکنیم و هزینه هم نمیخواهیم بپردازیم و بهتر آنکه سادهترین راه را انتخاب میکنیم و آن اینکه تولید محتوای بیخطر میکنیم که روز بگذرد. ما بهعنوان معاونت مطبوعاتی حق اینکه به مطلب یک رسانه قبل از انتشار نظارت کنیم نداریم ما فقط بعد انتشار میتوانیم نظارت کنیم. بهنظرم خبرنگار باید مطلب خود را بهگونهای تهیه کند که بتواند مدافع آن باشد چه دربرابر مدعی حقیقی یا حقوقی – چون نمیشود بگویی هر اتهامی که به هرکس میخواهی بزن و پاسخگو هم نباش – ولی این راه دارد همیشه هم بوده آن هم مهارت و دقت برای صحت محتوای مستند است ثانیاً انتخاب سوژه به جای کارکرد پوششی و پشت میز نشینی خبرنگاران است. ما موضوعات و بحرانهای مهمی مثل سیل و زلزله و…. داشتیم ولی چند خبرنگار راجع به موضوع سیل گزارش میدانی تهیه کردند و چرا از آنجا گزارش میدانی حداقلی تهیه شد؟ چرا؟ چون انگیزه چندانی برای عرضه و تقاضا نیست آنهم به خاطر همان اقتصاد و دور باطلی است که اشاره شد. از طرفی اشکال ما این است که وارد فضای کمی شدیم و تصور میکنیم که اگر به جای یک سایت چند سایت یا چند روزنامه با تعداد صفحات زیاد داشته باشیم اثرگذارتر خواهد بود و به نوعی امتیاز محسوب میشود در حالی که اینگونه نیست قطعاً کلید رسانه در کیفیت است نه کمیت.
در حال حاضر جایگاه رسانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
خب وقتی امروز ۱۳ هزار نفر مدعی داشتن رسانه هستند یا ۴۰۰نفر ادعا میکنند روزنامه دارند باید نتیجه کار را پیشبینی کرد. درست است که اصل رسانه بخشی از حیات جامعه است ولی باید بهصورت حرفهای و تخصصی کار کرد.ما جایگاه و مختصات کمی خوب داریم اما در جایگاه حرفهای و تخصصی جایگاه متناسب با نیاز نداریم چون وارد دنیای کمی شدیم البته این تنها شامل رسانه نمیشود بلکه دانشگاه و شرکت و… هم زیاد داریم. ضعف ما جایی است که متأسفانه تصور میکنیم که تعدد در هر چیزی خوب است.
پس چرا مجوز داده میشود؟
ما مجوز نمیدهیم تنها رجیستر(ثبت) میکنیم.
بهعنوان متولی حوزه رسانه چه راهکاری برای این مسأله دارید؟
بهنظرم در قانون جدید مطبوعات باید فکری در این زمینه صورت بگیرد.معتقدم برای تقویت واثرگذاری متناسب با نیاز باید به واقعیت برسیم و نیاز شناسی کنیم.امروز تقریباً همه متوجه شدند که داشتن چند رسانه امتیاز محسوب نمیشود. اتفاقاً ما نباید انحصار ایجادکنیم چون خطرناک است وامکان دارد به یک کالابرای خرید و فروش تبدیل شود وبازار سیاه ایجاد شود.
یکی از راهکارهای دیگر بحث یارانه است که از یک سال گذشته یارانه به افرادی تعلق میگیرد که نمره ضریب انتشار آن ۸۰ باشد نه اینکه اسم آن فقط رسانه باشد. الان هم رتبهبندی روزنامهها شروع شده که در آن تعداد اخبار تولیدی و کیفیت ملاک کار قرار میگیرد.
در موضوع بیماری کرونا رسانه همانند سایر کسب و کارها دچار خسارتهایی شدند برای جبران ضرر و زیان آنها چه برنامهای دارید؟
ما در این زمینه رسانهها را در لیست ۱۰شغل آسیب دیده قرار دادیم بعد استمهال مالیات و بیمه هم برای آنها صورت گرفت از طرفی با مشورت رسانهها برآورد خسارت تهیه و به ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کردیم علاوه بر آن یک نوبت یارانه مطبوعات هم به همه رسانهها واریز شد.
البته این اقدامات کافی نیست ولی تلاش حداکثری میکنیم تا حمایت نه بهصورت تبلیغی بلکه به شکل مدیریت منطقی صورت بگیرد تا در نهایت به دست اهل آن برسد و منجر به رشد رسانه شود.وظیفه و اولویت ما این است که بقای رسانه را با مهارت – عرضه و تقاضا و انتخاب مخاطب رسانه گره بزنیم چون در اینصورت است که بقای رسانه تضمین میشود.از نظر من رسانهها در ماجرای سیل و کرونا خود را از سه جهت اثبات کردند: اول اینکه نشان دادند در صحنه باتمام وجود هستند – غیرت دارند و تلاش سختکوشانه مرام آنهاست، دوم اینکه ثابت کردند کار خود را بلدند و سوم اینکه کارکرد تبلیغاتی نداشتند بلکه کارکرد اقناعی تبیینی و توان محتوا و فرآوردهسازی و عملیاتی داشتند. علاوه برآن مرجعیت رسانهای ایجاد کردند و مقابله با اخبار دروغ و جعلی صورت گرفت . رسانهها تلاش کردند اطلاعات تولید کنند و آرامش را به جامعه بازگردانند و علاوه برآن اجماع ملی در کشور پیرامون ستادملی مقابله با کرونا شکل گرفت.
بهطور کلی رسانههای ما در موضوع کرونا حرکت رو بهجلو داشتند. البته مطلق نمیتوان راجع به چیزی صحبت کرد. باید گفت که رسانههای ما در نوع مواجهه با بحران روز به روز شرایط بهتری پیدا کردهاند ولی موضوعاتی مثل: مهارت تولید اطلاعات و رفتن از سمت کارکرد پوششی به سوژه، استفاده از عنصر مشاهده و میدان، موضوع شناسی و مخاطب شناسی هنوز هم بهعنوان آسیبهای رسانه وجود دارد.دریک جمله رسانههای ما در موضوع بیماری کرونا قدرت خود را به رخ کشیدند که به نظرم ماندگار است . لازم است همین جا قدردان زحمات سربازان گمنام عرصه اطلاعرسانی که بینام در سختترین شرایط بیشترین کار را کردند باشیم.
واکنش به مصادره و مسدود شدن سایت های موسسه ایران
امریکا می خواهد صدای مردم ایران شنیده نشود
نظر شما بهعنوان معاون مطبوعاتی درباره مصادره کردن دامنه سایت رسمی روزنامه ایران توسط امریکا چیست؟چرا که این اقدام مغایر اعلامیه جهانی حقوق بشر و آزادی بیان است و به نوعی ایجاد محدودیت رسانههاست.
ماهیت دولت امریکا یکجانبهگرایی با هدف کسب سود بهدور از هر مؤلفه انسانی و حقوقی و حتی عرفی است که تبلور آن در رفتار ترامپ نمایان شده است مصادره کردن غذاو دارو و تحمیل سختی بر زنان و کودکان برای کسب منافع مادی شاید در گذشته نتیجه سیاستهای امریکا بود درخفا اما امروز عریان شده و رسماً اعلام میکند- ابایی هم ندارد که به عصر بربریت بازگشتهاند.
درماجرای کرونا اقدام هر انسانی که انسانیت را حتی درشعار قبول دارد اعلام حمایت از مردم است نه اعلام و اقدام به محاصره و فشار و تهدید و ایجاد اضطراب و رعب و وحشت علیه مردم. امریکاییها این کار را درمورد مردم ایران کردند و مانع از دسترسی مبتلایان به کرونا به دستگاه اکسیژن و دارو و… شدند اگر چه ما درایران مشکل مردم را با همت مردم و دولت به بهترین شکل و بالاترین استاندارد حل کردیم چون عزت ما از خداست و همت ما هم ریشه دردین و فرهنگ ملی ما دارد. محدود کردن روزنامه ایران که صدای مردم ایران است در همین راستا شکل گرفته واقدام دولت امریکا همانند سیاستهای این کشور خلاف هرگونه حقوق انسانی واخلاقی است که نگذاریم صدای مردم ایران شنیده شود و صداها را با ایجاد محدودیت و ممانعت باید خفه کرد اگرچه محکوم به شکست بوده و خواهد بود.
نتیجه رفتارامریکاییها هم اثبات نیات واقعی آنهاست و البته نه تنها نتیجه نداشته و نخواهد داشت بلکه باعث مقاومت – استقلال و فراهم کردن زندگی بدون امریکا درجهان شده وخواهد شد.